شعر

ساخت وبلاگ
مراقبه معبد درمانگرچشمان خود را ببندید ودو  موجود از جنس نور سفید درخشان  در برابر خود تصور کنید این موجودات نورانی به شدت عاشق شما هستند وعشق خودشان را  نثار شما میکنندانها دست شما را میگیرنند  و شما با اشتیاق به دنبال  انها  میروید  هم اکنون به میبنید  که هر سه در فراز اسمان در حال ثرواز هستید  و صحنه اتاق به کلی محو شده استهم اکنون به خودتان نگاه کنید لباس سفید درخشانی بر تن دارید ناگهان خود را در یک معبد زیبای گبندی شکل میبینید ان دو موجود شما را به یک سکوی مرتفع دایره ای شکل هدایت میکنند   بر بالای دیوار های این معبد  بنچره های قوسی متعدد مشاهده میکنیدشیشه هر بنجره به رنگ های سنگ های جواهرات گران قیمت است در این زمان از اولین بنجره  نور های قرمز  به درون معبد به طرف شما میتابد وسر اسر وجود شما به  رنگ قرمز در می اید   ان دو موجود نورانی از شما میخواهند یک نفس عمیق بکشید و بعد باز دم کنید از بنجره شیشه دوم  نور ی نارجی سراسر وجود شما را فرا میگیردان دو موجود از شما میخواهنند  در جهت چرخش عقربه های ساعت بچرخید تا نور نارجی سراسر وجود شما را فراگیردبعد از ان نور زرد خوش رنگی از بنجره معبد به درون وسراسر وجودتان فرا میگیرد وشما احساس گرمای خاص وعشق میکنیدوبعد ازن از بنجره بعدی   نور سبز رنگی سراسر معبد و وچودتان را فرا میگیرد وعنصر عشق در وجودتان فعال میشود در این زمان نور ابی روشنی به درون میتابد  وسراسر وجودتان را فرا میگیرد دراین زمان ان دو موجود نورانی به شما میگوینند که یک نفس عمیق بکشید  وب شعر...
ما را در سایت شعر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : msaharkhaleghiniyaa بازدید : 136 تاريخ : سه شنبه 28 تير 1401 ساعت: 13:41